اگربدکردی،
اگر تشت رسوایی ات از بام افتاد،
اگر شهامت اعتراف به خطا کردن را نداشتی،
اگر حسرت روزهایی را می خوری که اندک آبرویی داشتی ...
غمگین مباش که هنوز راهی وجوددارد!
صحنه ای برپاکن و خودت را مظلوم نشان بده،
به دوستانت بگو آنقدر بر مظلومیتت مویه کنند تا جای ظالم و مظلوم عوض شود،
و اگر ندای دوره گردی را شنیدی که گفت:
چراغی را که ایزد برفروزد / هرآنکس پف کند ریشش بسوزد
توجهی نکن، سال ها و قرن هاست که این صدا به گوش می رسد، ولش کن، با ما نیست
سلام دوست عزیز ،امیدوارم حالت خوب باشه ممنون از مطالب خوبت ،راستی اگر تونستی قالب وبلاگتو عوض کن تا زیاد تکراری نباشه به منم سر بزن خوشحال میشم
با ما که نیستی!؟!؟!؟!!
نه، خودش می دونه